کد مطلب:257 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:306

احکام چیزهایی که روزه را باطل می کنند
(مسأله 1731) اگر انسان عمداً و از روی اختیار عملی كه روزه را باطل می كند انجام



[274]

دهد، روزه او باطل می شود; و چنانچه از روی عمد نباشد، اشكال ندارد، ولی جنب اگر بخوابد (به تفصیلی كه در مسأله 1707 گفته شد) و تا اذان صبح غسل نكند، روزه او باطل است.



(مسأله 1732) اگر روزه دار سهواً یكی از اعمالی را كه روزه را باطل می كنند، انجام دهد و به گمان این كه روزه اش باطل شده، دوباره عمداً یكی از آنها را بجا آورد، روزه او باطل می شود.



(مسأله 1733) اگر به واسطه ندانستن مسأله، یكی از اعمالی را كه روزه را باطل می كنند انجام دهد، چنانچه در آموختن مسأله كوتاهی كرده باشد، روزه او باطل است; ولی اگر كوتاهی نكرده یا حكم مسأله را اشتباه فهمیده باشد، باطل بودن روزه او محل اشكال است، هرچند احتیاط آن است كه آن را قضا كند.



(مسأله 1734) اگر چیزی به زور در گلوی روزه دار بریزند یا سر او را به زور در آب فرو برند، روزه او باطل نمی شود. ولی اگر او را مجبور كنند كه روزه خود را باطل كند، مثلاً به او بگویند: «اگر غذا نخوری ضرر مالی یا جانی به تو می زنیم» و خود او برای جلوگیری از ضرر چیزی بخورد، روزه او باطل می شود.



(مسأله 1735) روزه دار نباید به جایی برود كه می داند در آنجا چیزی در گلوی او می ریزند یا او را مجبور می كنند كه خودش روزه خود را باطل كند; و اگر قصد رفتن كند، گرچه نرود یا بعد از رفتن چیزی به خوردش ندهند، روزه او باطل می شود; و همچنین اگر از روی ناچاری عملی كه روزه را باطل می كند انجام دهد، روزه او باطل می شود; ولی اگر چیزی در گلویش بریزند، باطل شدن روزه او محل اشكال است.





آنچه برای روزه دار مكروه است



(مسأله 1736) چند چیز برای روزه دار مكروه است و از آن جمله است: دوا ریختن به چشم و سرمه كشیدن در صورتی كه مزه یا بوی آن به حلق برسد; انجام دادن هر كاری كه مانند خون گرفتن و حمّام رفتن باعث ضعف شود; انفیه كشیدن اگر نداند كه به حلق می رسد و اگر بداند به حلق می رسد، جایز نیست; بو كردن گیاههای معطر; استعمال شیاف; تر كردن لباسی كه در بدن است; كشیدن دندان و هر عملی



[275]

كه به واسطه آن از دهان خون بیاید; مسواك كردن با چوب تر و نیز مكروه است انسان بدون قصد بیرون آمدن منی، زن خود را ببوسد یا عملی انجام دهد كه شهوت خود را تحریك كند; ولی اگر به قصد بیرون آمدن منی باشد گرچه منی نیز خارج نشود، روزه او باطل می شود.





مواردی كه قضا و كفّاره واجب می شود



(مسأله 1737) اگر در روزه رمضان عمداً قی كند یا در شب جنب شود و به تفصیلی كه در مسأله 1707 گفته شد، دو مرتبه یا بیشتر بیدار شود و بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود یا عمداً اماله كند یا سر را زیر آب ببرد، باید روزه آن روز را قضا نموده و بنابر احتیاط واجب، كفّاره نیز بدهد ولی اگر عمداً عمل دیگری كه روزه را باطل می كند انجام دهد، در صورتی كه می دانستهآن عمل روزه را باطل می كند، قضا و كفّاره بر او واجب می شود.



(مسأله 1738) اگر به واسطه ندانستن مسأله، عملی را انجام دهد كه روزه را باطل می كند، چنانچه می توانسته مسأله را یاد بگیرد، بنابر احتیاط واجب كفّاره بر او ثابت می شود و اگر نمی توانسته مسأله را یاد بگیرد یا اصلاً متوجّه مسأله نبوده یا یقین داشته كه فلان چیز روزه را باطل نمی كند، كفّاره بر او واجب نیست.

كفّاره روزه



(مسأله 1739) كسی كه كفاره روزه رمضان بر او واجب است، باید یك بنده آزاد كند یا به دستوری كه در مسأله 1741 گفته می شود، دو ماه روزه بگیرد یا شصت فقیر را سیر كند یا به هر كدام یك مُد طعام بدهد; و چنانچه پرداختن اینها برایش ممكن نباشد، هرچند مُد كه می تواند به فقراء طعام بدهد; و اگر نتواند طعام بدهد، باید استغفار كند، اگرچه مثلاً یك مرتبه بگوید: «اَسْتَغْفِرُ اللهَ» و احتیاط واجب در فرض اخیر آن است كه هر وقت بتواند كفّاره را بدهد.



(مسأله 1740) یك مد تقریباً برابر با 750 گرم است; و بنابر احتیاط طعام در كفاره روزه باید از گندم، آرد یا نان باشد.



(مسأله 1741) كسی كه می خواهد دو ماه كفاره روزه رمضان را بگیرد، باید سی و یك



[276]

روز آن را پی درپی بگیرد و اگر بقیّه آن پی درپی نباشد، اشكال ندارد.



(مسأله 1742) كسی كه می خواهد دو ماه كفاره روزه رمضان را بگیرد، نباید هنگامی آغاز كند كه در بین سی و یك روز، روزی مانند عید قربان باشد كه روزه آن حرام است.



(مسأله 1743) كسی كه باید پی درپی روزه بگیرد، اگر در بین آن بدون عذر یك روز روزه نگیرد یا هنگامی آغاز كند كه در بین آن به روزی برسد كه روزه آن واجب است، مثلاً به روزی برسد كه نذر كرده آن روز را روزه بگیرد، باید روزه ها را از سر بگیرد.



(مسأله 1744) اگر در بین روزهایی كه باید پی درپی روزه بگیرد، عذری مثل حیض یا نفاس یا سفری كه در رفتن آن مجبور است برای او پیش آید، بعد از برطرف شدن عذر واجب نیست روزه ها را از سر بگیرد، بلكه بقیّه را بعد از برطرف شدن عذر بجا می آورد.



(مسأله 1745) اگر روزه خود را با چیز حرامی باطل كند، چه آن چیز حرام مثل شراب و زنا اصلاً حرام باشد یا مثل آمیزش با عیال خود در حال حیض به جهتی حرام شده باشد، بنابر احیتاط كفّاره جمع بر او واجب می شود; یعنی باید یك بنده آزاد كند و دو ماه روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر كند یا به هر كدام آنها یك مُد طعام بدهد; و چنانچه هر سه برایش ممكن نباشد، هر كدام آنها را كه ممكن است باید انجام دهد.



(مسأله 1746) اگر روزه دار دروغی را به خدا و پیامبر(صلی الله علیه وآله) نسبت دهد، بنابر احتیاط كفاره جمع، به آن تفصیل كه در مسأله پیش گفته شد، بر او واجب می شود.



(مسأله 1747) اگر روزه دار در یك روز ماه رمضان چند مرتبه جماع كند، احتیاطاً برای هر مرتبه یك كفّاره لازم است; و اگر جماع او حرام باشد، احتیاطاً برای هر مرتبه یك كفّاره جمع لازم است.



(مسأله 1748) اگر روزه دار در یك روز ماه رمضان چند مرتبه غیر جماع عمل دیگری كه روزه را باطل می كند انجام دهد، برای همه آنها یك كفّاره كافی است.



(مسأله 1749) اگر روزه دار جماع حرام كند و بعد با حلال خود جماع نماید، باید احتیاطاً یك كفاره جمع و یك كفّاره غیر جمع بدهد.



(مسأله 1750) اگر روزه دار عملی كه حلال است و روزه را باطل می كند انجام دهد، مثلاً آب بیاشامد و بعد عمل دیگری كه حرام است و روزه را باطل می كند انجام دهد، مثلاً غذای حرامی بخورد، یك كفّاره كافی است.



[277]

(مسأله 1751) اگر روزه دار آروغ بزند وچیزی در دهان او بیاید، چنانچه عمداً آن را فرو ببرد، روزه او باطل است و باید قضای آن را بگیرد و كفّاره نیز بر او واجب می شود و اگر خوردن آن چیز حرام باشد، مثلاً هنگام آروغ زدن خون یا غذایی كه از صورت غذا بودن خارج شده به دهان او بیاید و عمداً آن را فرو برد، باید قضای آن روزه را بگیرد و بنابر احتیاط، كفاره جمع نیز بر او واجب می شود.



(مسأله 1752) اگر نذر كند كه روز معیّنی را روزه بگیرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه خود را باطل كند، باید یك بنده آزاد نماید یا دو ماه پی درپی روزه بگیرد یا به شصت فقیر طعام دهد.



(مسأله 1753) اگر به گفته كسی كه می گوید مغرب شده افطار كند و بعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا و كفّاره بر او واجب می شود، ولی اگر خبر دهنده عادل بوده، فقط قضای آن روز واجب است.



(مسأله 1754) كسی كه عمداً روزه خود را باطل كرده، اگر بعد از ظهر مسافرت كند یا پیش از ظهر برای فرار از كفّاره سفر نماید، كفّاره از او ساقط نمی شود، بلكه اگر قبل از ظهر مسافرتی برای او پیش آمد كند نیز، بنابر احتیاط كفّاره بر او واجب است.



(مسأله 1755) اگر عمداً روزه خود را باطل كند و بعد عذری مانند حیض یا نفاس یا بیماری برای او پیدا شود احتیاطاً كفّاره بر او واجب است.



(مسأله 1756) اگر یقین كند كه روز اوّل ماه رمضان است وعمداً روزه خود را باطل كند و بعد معلوم شود كه آخر شعبان بوده، كفّاره بر او واجب نیست.



(مسأله 1757) اگر انسان شك كند كه آخر رمضان است یا اوّل شوّال و عمداً روزه خود را باطل كند، چنانچه بعد معلوم شود اوّل شوّال بوده، كفّاره بر او واجب نیست.



(مسأله 1758) اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود كه روزه دار است جماع كند، چنانچه زن را مجبور كرده باشد، كفّاره روزه خودش و روزه زن را باید بدهد; و اگر زن به جماع راضی بوده، بر هر كدام یك كفّاره واجب می شود.



(مسأله 1759) اگر زنی شوهر روزه دار خود را مجبور كند كه جماع نماید یا كار دیگری كه روزه را باطل می كند انجام دهد، واجب نیست كفّاره روزه شوهر را بدهد.



(مسأله 1760) اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود كه روزه دار است جماع كند،



[278]

چنانچه به نحوی زن را مجبور كرده باشد كه از خود اختیاری نداشته و در بین جماع راضی شود، باید مرد دو كفّاره و زن یك كفّاره بدهد; و اگر زن با اراده و اختیار عمل را انجام دهد، اگرچه مرد او را مجبور كرده باشد، مرد باید كفّاره خودش و زن را بدهد.



(مسأله 1761) اگر روزه دار در ماه رمضان با زن روزه دار خود كه خواب است جماع نماید، یك كفّاره بر او واجب می شود و روزه زن صحیح است و كفّاره نیز بر او واجب نیست.



(مسأله 1762) اگر مرد، زن خود را مجبور كند كه غیر جماع عمل دیگری كه روزه را باطل می كند بجا آورد، كفّاره زن را نباید بدهد و بر خود زن نیز كفّاره واجب نیست.



(مسأله 1763) كسی كه به واسطه مسافرت یا بیماری روزه نمی گیرد، نمی تواند زن روزه دار خود را مجبور به جماع كند و اگر او را مجبور نماید بنابر احتیاط باید كفّاره او را بدهد.



(مسأله 1764) انسان نباید در بجا آوردن كفاره كوتاهی كند، ولی لازم نیست فوراً آن را انجام دهد.



(مسأله 1765) اگر كفاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را بجا نیاورد، چیزی بر آن اضافه نمی شود.



(مسأله 1766) كسی كه باید برای كفاره یك روز شصت فقیر را طعام بدهد، اگر به شصت فقیر دسترسی داشته باشد، نباید به هر كدام از آنها بیشتر از یك مُد طعام بدهد، یا یك فقیر را بیشتر از یك مرتبه سیر نماید; ولی چنانچه انسان اطمینان داشته باشد كه فقیر طعام را به زن و فرزندان خود می دهد یا به آنها می خوراند، می تواند برای هر یك از زن و فرزندان او، اگرچه صغیر باشند یك مُد به آن فقیر بدهد.



(مسأله 1767) اگر كسی كه قضای روزه رمضان را گرفته بعد از ظهر عمداً عملی انجام دهد كه روزه را باطل می كند، باید به ده فقیر هر كدام یك مد طعام بدهد و اگر نتواند، بنابر احتیاط واجب باید سه روز پی درپی روزه بگیرد.





مواردی كه فقط قضای روزه واجب می شود



(مسأله 1768) در چند صورت فقط قضای روزه بر انسان واجب است و كفّاره واجب



[279]

نیست:



اوّل: آن كه در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصیلی كه در مسأله 1707 گفته شد، تا اذان صبح از خواب دوم بیدار نشود.



دوم: عملی كه روزه را باطل می كند بجا نیاورد ولی نیّت روزه نكند یا ریا كند یا قصد كند كه روزه نباشد یا این كه قصد كند آنچه روزه را باطل می كند، بجا آورد.



سوم: آن كه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش كند و با حال جنابت یك یا چند روز روزه بگیرد.



چهارم: آن كه در ماه رمضان بدون این كه تحقیق كند صبح شده یا نه، عملی كه روزه را باطل می كند انجام دهد و بعد معلوم شود صبح بوده است، و نیز اگر بعد از تحقیق با این كه گمان دارد صبح شده، عملی كه روزه را باطل می كند انجام دهد و بعد معلوم شود صبح بوده، قضای آن روزه بر او واجب است. و اگر بعد از تحقیق، گمان كند كه صبح نشده یا شك كند كه صبح شده یا نه و عملی كه روزه را باطل می كند انجام دهد و بعد معلوم شود صبح بوده، بنابر احتیاط قضا بر او واجب است; اما اگر بعد از تحقیق و مراعات فجر اطمینان یابد كه صبح نشده و چیزی بخورد و بعد معلوم شود صبح بوده قضا واجب نمی شود.



پنجم: آن كه كسی بگوید: «صبح نشده» و انسان به گفته او عملی كه روزه را باطل می كند انجام دهد و بعد معلوم شود صبح بوده است.



ششم: آن كه كسی بگوید صبح شده و انسان به گفته او یقین نكند یا گمان كند شوخی می كند و عملی كه روزه را باطل می كند انجام دهد و بعد معلوم شود صبح بوده است.



هفتم: آن كه به گفته شخصی كه عادل است افطار كند و بعد معلوم شود مغرب نبوده است.



هشتم: آن كه در هوای صاف به واسطه تاریكی یقین كند كه مغرب شده و افطار كند و بعد معلوم شود مغرب نبوده است، ولی اگر در هوای ابری به گمان این كه مغرب شده افطار كند و بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نیست.



نهم: آن كه برای خنك شدن یا بی جهت مضمضه كند (یعنی آب در دهان بگرداند) و آب بی اختیار فرو رود; ولی اگر فراموش كند كه روزه است و آب را فرو دهد یا برای



[280]

وضوی واجب مضمضه كند و بی اختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست.



(مسأله 1769) اگر غیر از آب چیز دیگری را در دهان ببرد و بی اختیار فرو رود یا آب داخل بینی كند و بی اختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست.



(مسأله 1770) مضمضه زیاد برای روزه دار مكروه است و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد، بهتر است سه مرتبه آب دهان را بیرون بریزد.



(مسأله 1771) اگر انسان بداند كه به واسطه مضمضه، بی اختیار یا از روی فراموشی آب وارد گلویش می شود، نباید مضمضه كند.



(مسأله 1772) اگر در ماه رمضان بعد از تحقیق یقین كند صبح نشده و عملی كه روزه را باطل می كند انجام دهد و بعد معلوم شود صبح بوده، قضا لازم نیست.



(مسأله 1773) اگر انسان شك كند كه مغرب شده یا نه، نمی تواند افطار كند، ولی اگر شك كند كه صبح شده یا نه، پیش از تحقیق نیز می تواند عملی كه روزه را باطل می كند انجام دهد، ولی در صورتی كه صبح شده باشد به تفصیلی كه در مسأله 1768 گفته شد قضا دارد.